سوگواری یا خردمداری؟
(با عرض تسلیت به بهانۀ چهلمین روز شهادت امام آزادگان و رهبر ستم ستیزان)
« مِن دلائِلِ العالِمِ اِنتِقادِهِ لِحَدیثِهِ » (تحفالعقول ، ص ۲۴۸)
سخنی که از قید قلم رسته و بر صدراین مقال نشسته ، گهری ناب و جرعهای
از آفتاب است که از اندیشه و بیان امام حسین (ع) تراویده
و بر صفحهای از صحیفۀ هستی أرمیده است .
امام آزادگان ، تفکُّر و نقّادی سخن را تا بدان پایه ارج مینهند که آن را از نشانهها
و دلایل دانایی انسان میدانند .
عقل را باید به کمال رساند و آن را بر صدر استدلال نشاند .
ایشان بر این باورند که :
« عقل جز با پیروی از حق به کمال نمیرسد .»
زنده یاد استاد دکترعلی شریعتی میگوید :
در عجبم از ملّتی که زیر تازیانههای ظلم و ستم زندگی میکنند
و بر حسینی میگریند که آزادانه زیست !
اما ، عزیزان من ! آیا امام حسین (ع) در قبال همه عزّتمداریهای خود و در برابر
همۀ مصائب مسلمین از ما گریه و سوگواری میطلبد یا عقلانیت و خردمداری؟!
ایشان از شیعۀ راستین خود ذهنی نقّاد و طبعی وقّاد میخواهد.
اکنون ما امّتی هستیم که پیروی از ائمّۀ اطهار (َع) را افتخار خود میدانیم و ارادت
و محبّت خود نسبت به ایشان را انگیزه همۀ کارهای خود میشماریم .
آیین ها و مراسمی که ما هر ساله به انگیزۀ عزاداری و سوگواری حضرت سیّدالشّهدا(ع)
برگزار میکنیم ، آیا نباید ما را گامی به سوی شناخت راه و روش ایشان نزدیک کند؟
ما در این آیینها چقدر شعر و شعار و نوحه و مصیبت مبنی بر تشنگی این بزرگواران
نقل میکنیم ، اما کمتر از بیانات و سخنان خود ایشان میگوییم .
سخنرانی حضرت امام حسین(ع) در «منی» از بی نظیرترین و زیباترین و شیواترین
بیانات تاریخ است . طراوت و تازگی در فرازهای شگفتانگیز سخنان ایشان جلوهگر است .
اما چون نوحههای بیپایۀ مدّاحان گریهآور و سوزناک است ، بیشتر وقت مجالس
عزاداری در اختیار آنان است.
اگر فلسفه عاشورا را میفهمیدیم قیام می کردیم نه گریه…