بیراهه نروید
بیراهه نروید
ای انسان،همراه به راه خود، به حق برسان که ادم ها به ادم می رسند.
کاظم محمدی ارند
تجارب بشر، موید و سند امضائ بعض راههای منتهی به هدف یا دورشدن از آن، و مانع از حیرت انسان است،.
یعنی، انسان بحسب تجربه، نسبت به بعض موضوعات، علم و شناخت صحیح دارد و به آزمون وخطا اقدام نکند و پیش داوری و قضاوت صحیح، نسبت به راه پیش روی خود دارد.
فی المثل آنچه در موضوع سهو بعض افراد، در لسان ابنائ بشر هست؛ و گفته اند: اشتباه طبیب زیر زمین دفن شود. خطای مهندس بر زمین فرو ریزد. جهل معلم هم انسان هایی تحویل جامعه دهد؛ که تا پایان عمر، زمین را به تباهی گرفتار، کنند.
بیان مهم و حقیقت عاری از نقص و ایرادی است؛ که در فهم مراد از مطلع کلام، وارد است. یعنی چشم در چشم، به واقع می نگرند.
به عبارت و بیان عدل مطلب اخیر، باید گفت: ملازم حق تقدم، به رای و تدبیر و علم است؛ که در ساحت طریق وصال به حق، بسیار اهم است.
یعنی ای برادر، الان باید به هوش و عصاره جان و با تمام وجود، درک کنیم که، صیحه اهل عذاب این است:
لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا(۲۸/فرقان)
ای کاش فلان را بعنوان دوست نمی پذیرفتم.
تکرار معنی به وضوح بیشتر، لازم است که؛ بدانیم با همراهی خود، این مصیبت هست و با جبر و مهار قوت، بی معناست.
اما بازهم یک بیان به الفاظ رسا در تبیین آن، لازم وعبرت برای ما، هست که بعد از وقت وگذر واقع، امکان جبران مافات، نیست.
ان عبرت و درس از تجارب غیر، از اسلاف یا خود، که می نگریم؛ کودکی، گله گوسفند با خود به طریق خویش دارد، از اقتدار او نیست؛ بلکه گوسفندان، ضعیف هستند. اب هم، خصوص که سیل باشد، هزار از اشیائ با خود، همراه کند. اما تو ای انسان، بدان که بی همرهی خضر، همراه هیچکس، ملازمت به تاییدعقل نیست. خود نیز سعی تمام، به ردع کسان، از پی خود، بدون دلیل و جهت عقل، لازم است؛ این مطلب اخیر، اهم از قبل است؛ که هلاک غیر به دست خویش، با التفات، عمد است؛ وفردای قیامت هم، ادم ها به ادم می رسند.
کاظم محمدی آرند