خود را دریاب ۴
بسم الله الرحمن الرحیم
خود را دریاب ۴
در قسمت قبل، گفتیم:
«مشرکان، خدای را نشناختند و به راه شرک، گرویدند. مومنان با این کلام رسول مبین، چه تکلیف دارند؟
بگذار تا ایضاح و توضیح سخن به سرانجام برسیم، جواب هم معلوم شود…..»
آنچه مسلم است؛ در شناخت خدای متعال، شرایط بحسب میزان فهم افراد است.
انگونه که پیامبران، خدای را دریابند، سایر افراد، توان شناخت ندارند.
اما چگونه ممکن است، پیامبران به شناخت خدای متعال، دعوت کنند؛ درحالیکه می دانند؛ سایر انسان ها به حد خود، توان شناخت ندارند؟
باید گفت: ملاک همان مطلب قبل، که بیان شد، ظرفیت انسان هاست. یعنی: هرکس به حد خود، خدای را دریابد.
در بحث شناخت، حد و حدود انسانیت، محصور نیست.
بعبارت دیگر، برای تعالی انسان، شناخت لازم است ولیکن، کافی نیست. با این توضیح، ممکن است؛ که شناخت بعض افراد یا مخلوقات، از بعض پیامبران، بیشتر باشد!
چنانچه می دانیم:
علمائ امتی افضل من انبیائ بنی اسرائیل
علمائ امت پیامبر ص، از پیامبران بنی اسرائیل، فضلیت بیشتر دارند.
اما بحث عمل پا به پای شناخت، معیار مهم است.
بنابراین تقید به شناخت، مهم است.یعنی؛ مقید به لوازم شناخت که عمدتا عمل است. با این مقدمات، توجه به عدم خواص ماده به خود و خدای عالمیان از اهم موارد دریافت خود هست.
چنانکه درباره خدای متعال بایدگفت:
نه مرکب بود و جسم، نه مرئى نه محل
بى شریک است و معانى، تو غنى دان خالق
تعدد وجوه شناخت انسان، ملازم نفی بعض امور است.
یعنی انسان با وجود معاد جسمانی، منفک از خاک است و…
کاظم محمدی آرند