رحلت پیامبر صل الله علیه واله الطاهرین وشهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
رحلت پیامبرخاتم صلی الله علیه واله الطیبین الطاهرین وشهادت امام حسن محتبی علیه السلام را به محضر امام عصر عج وعموم شیعیان، تعزیت وتسلیت عرض می کنم.
حسب تکلیف و ادای احترام وارادت خاص و عنوان طفیلی وجود آن ذوات مقدس، عرض سلام وتحیت به فیض مستمر و لایزال رحمت بی منتهای رسول حق ص و امام حسن مجتبی علیه السلام، از جانب امت اسلام وتمام ابنائ بشر اعم از جمیع اهل توحید و یکتاپرستی، واجب و تحکم فطری است. از جانب درمانده قعرغفلت وسرای بعد و مقیم اقصی فاصله بیکران و زیاد از معرفت انوار وتلالو وصف، به عنوان فیض مبین ذات رحمت خدای تبارک وتعالی و سبط عزیر و مقام مستدام طریق او، بیان عجز وانکسار و فقدان شان خطاب و گفتار، در توصیف صاحب این رویداد عظیم رحلت وشهادت است.
التجائ و توسل به قدیس کائنات وسبط رحمت حق، باعث و تهییج خود، به بیان این اجمال، که تاقیامت بدانیم؛ به نور وتشعشع فیض وجود مقام آن دلیل خلقت عالم هستی، سیلان و جریان حیات است.
دلیل مدعا، به هزار عبارت است؛ که خلق برای تاسی وتبعیت از افضل واعظم اعاظم طریق وصال به ساحت کبریایی خالق عالمیان، رهسپار هستند. خدای خود تعیین کند، که یکصدو بیست و چهار هزار پیامبر ورسول و امام بودند. معلوم است که نور مستدام این قافله در هیات خاتم از انان است. منع از یاس به فقدان وجود ظاهر آن اشرف مخلوق، موید است؛ که حق تعالی در شایعه قتل و شهادت رسول خود، در جنگ و غزوه احد، فرمودند:
«وما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاین مات او قتل انقلبتم علی اعقـبکم…؛
محمد صلیاللّهعلیهوآله فقط رسول خدا بود و پیش از او پیامبرانی، بودند؛ آیا او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب بر میگردید؟ (و با مرگ او اسلام را رها و به دوران کفر و بت پرستی روی اورید؟)….
بنابراین شخصیت او، بنیان فکر و نور فیض جاودان او، تا ابد هست. لذا حیات و ممات او یکسان است. در زمان فقدان ظاهر وجسم وکالبد نور وجود او، جانشین ظاهر وتنبه فطری استغفار، مستدام است.
چنانکه در واقعه غدیر خم، مخالف دعوت حق از جانب رسول الله ص مخیر به استغفار یا دور شدن از جانب او بود؛ که طلب غفران نداشت و از جانب حضرت رحمه للعالمین رفتند. سپس گرفتارعذاب خدای وهلاک شد.
بنابراین یک جریان و سیلان مدام فیض خدای ارحم الراحمین است؛ که تا قیامت،هست. ذریه وابنائ اطهر ومعصومین علیهم السلام و منصوب ازجانب حق وکتاب هدایت اوتجلی آن نور مبین هستند.
این نور. بمثابه جان و روح عالم است. در تکوین هم تاثیرکنند و آن قضیه دنبال کنید؛ که اعجاب و انکارشخصی در جمع از قدرت امام علیه السلام به امکان تغییر و تحول در وجود انسان که مرد را به زن تبدیل کند وبعکس، موجب شد به زن مبدل شودوبا توبه و انابه وتوسل به سبط اکبرپیامبر رحمت صلی الله علیه واله که مناسبت شهادت اوست، دوباره به مرد، تبدیل شد.
تلخیص کلام؛ به لزوم تدبر در جان مطلب، از لسان حق در کتاب اعجاز وقران است که تمام علما دراقیانوس معارف آن، قطره ای از مضامین، به فهم خود یابندو برای ما این مهم، طریق قرب به حق ونجات خود، تنها مستمسک و دستاویز است.
والسلام علیکم و رحمه الله
کاظم محمدی ارند