زن ،مظلوم همیشه تاریخ
( سخنی تحلیلی به بهانۀ روز زن)
شفیعی مطهر
از طلوع طلیعۀ فلق تا غروب غریبۀ شفق،
و از پگاه پیدایش پرتو پایندۀ آدم، تا شامگاه شوم شمس در همۀ عالَم،
و آغاز سپیدهدم ، در هر دم و هر بازدم،
ازنبرد بیامان حق با ناحق ،
و پیکار پیگیر پاکی و پارسایی با پلیدی ، پلشتی و پستی ،
و از سجود سرخ هابیل بییاور بر سجّادۀ سپید سحر،
و پیروزی ستم و سالوس و سیاهی ،بر آشتی و آژیری و آگاهی،
شاید اگر ما را مظلومترین و معصومترین عنصر تاریخ بنامند، سخنی به گزاف نباشد؛
مظلومیّتی به وسعت تاریخ تنیده و معصومیّتی به عصمت سپیده .
چه دشمنانی که در جنگهای خونین تاریخ ، قتل عاممان کردند ،
به زنجیر اسارتمان کشیدند و به کنیزیمان بردند و….
و چه دوستانی که از شدّت غیرت و حمیّتِ جاهلانه و بیجا زنده به گورمان
کردند و یا در اندرونیها محبوسمان نمودند!
چه سلاطین و فرمانروایان ستمگری که جابرانه گوهر عفافمان را به
زنجیر هوسهایشان کشیدند و زینت حرمسراهایشان گردانیدند.
در حرمسرای شاهان عثمانی صدها زن و دختر بدبخت به عنوان کنیز و
برده، محبوس و طعمۀ هوسرانی سلاطین عثمانی بودند.
مُراد سوم از زنان حرمسرا ۱۰۳ نفر فرزند به جای گذاشت.
محمّد سوم جانشین او ۱۹ تن از برادرانش را خفّه کرد تا به آسودگی به
سلطنت بپردازد .
ابراهیم بر اثر سوء ظن به یکی از زنان حرمسرا ۲۸۰ تن زنان حرم را در
کیسههایی نهاد که در ته آن سنگ گذاشته بودند و آنها را وسط تنگۀ بُسفُر
در دریا غرق کردند.
( فرمانروایان شاخ زرّین، نوئل باربر، عبدالرضا هوشنگ انصاری ، نشر گفتار، تهران ، ۱۳۶۸)
چه فرومایگانی که جاهلانه عطر عاطفه و عشق آسمانیمان را در گنداب
تعفّن اوهام خود به بیگاری کشیدند.
« تحجّر» به نوعی به استثمارمان کوشید و « تجّدد»به گونه ای به ابتذالمان کشید.
« شرق» به شکلی خوارمان کرد و «غرب» به صورتی بیبند و بارمان نمود.
غربِ متحجّر قرون وُسطا قرنها مطالعه و بررسی کرد، همایشها برگزار
نمود و پژوهشها و تحقیقات بسیار انجام داد تا پذیرفت که «ما انسانیم !!»
و میتوانیم مالک دارایی خود باشیم!!
و شرق متقدِّم ما را وسیلۀ سرگرمیها و هوسرانیهای شاهان و
امپراتوران قرار داد.
در تحجّرِ غرب ، انسانبودن ما رسمیّت نداشت و زمانی که تازه داشتیم
هویّت انسانی خود را مییافتیم که در بینش تجدّد و تمدّن جدید غربی ،خود
را «کالا» و «مهره»ای یافتیم که در فروشگاهها و سوپرمارکتها وسیلهای در
دست سرمایهداران برای آبکردن اجناس بُنجُل و مصرفی بارآوردن مردم شدیم !
عرصۀ فرهنگی با مَنشِ سرهنگی همخوانی ندارد.بنابراین گزیر را در گریز از
منطق زور یافتند.
یکی از متفکّران میگوید:
« انقلابها هر چند اصیل باشند، تا به فرهنگ تبدیل نشوند، ماندگار نمیشوند.»
فکر نمیکنم هیچ خردمند منصفی با این سخن مخالف باشد یا آن را درک نکند
که «فرهنگسازی با زور امکان پذیر نیست.»
ما در روند فرهنگسازی با انسانی با کرامت و فکور طرف هستیم که حتّی
خداوند هم در منطق ۱۲۴ هزار پیامبر با زبان زور با او سخن نگفته است.
زن یک انسان ذیشعور و خردمند است . آیا بدون اقناع عقل و خرد او
میتوان ارزش یا ضد ارزشی را بر او تحمیل کرد؟
حجاب یک مسئلۀ فرهنگی است ؛ اما تجربۀ ادارۀ جامعه در این ۴۴ سال
نشان داده هرجا که از منطق کم میآوریم ، از سلاح زور کمک میگیریم ….
و این است رمز نهادینهنشدن حجاب در جامعۀ ما.
هنوز بعد از ۴۴ سال فرهنگسازی میشنویم که توصیه میکنند از زور
برای حاکمکردن حجاب – یعنی یک ارزش فرهنگی و اسلامی – سود بجوییم !!
آیا نباید از تجارب این چهار دهه بیاموزیم که این روشها نتیجه معکوس میدهد؟!
ما عادت کردهایم در بازیهای جناحی از هر پدیده حتی ارزشهای دینی
استفادۀ ابزاری بکنیم. در صورتی که استفاده ابزاری از آموزههای دینی یکی
از بزرگترین خیانتها به دین است.
این که یک جناح سیاسی ، جناح دیگر را به گسترش فرهنگ بدحجابی متّهم کند،
دردی را دوا نمیکند .
عزیزان ! بیایید برای خدا همه دست در دست یکدیگر دهیم و همۀ دلسوزان
جامعه کمک کنیم و اصل مسئله را حل کنیم. حلِّ همۀ مسائل فرهنگی
– از جمله حجاب – تنها یک راه حل دارد و آن این است که با کار فرهنگی و
گفتوگوهای منطقی و اقناعی بکوشیم انسانها را به سوی حقّانیّت باور خود جلب کنیم.
دلایل قوی باید و معنوی
نه رگهای گردن به حجّت قوی
فرخندهزادروز خجسته حضرت فاطمۀ زهرا(س) و روز بزرگداشت مقام زن
و مادر را گرامی میداریم و این مناسبت مبارک را به همه خواهران و بانوان فرزانه
و فرهیخته تبریک و تهنیت می گوییم.
دانلود رایگان کتابها و دیگر آثار این قلم در کانال گزینگویههای مطهر
https://t.me/nedayemotahar