#طنزسیاهنمایی ۶۸۵
درود و صد آفرین بر این وزیر معزول!
گفت: یکی از ملوک فارس بر وزیر خود خشم گرفت . او را معزول و دیگری را
برای وزارت نامزد کرد و آن معزول را گفت :
برای خویشتن جایی اختیار کن ، تا به تو بدهم که تو با قوم و دارایی خویش
آنجا روی و مُقام کنی .
وزیر گفت : مرا دارایی نمیباید و هیچ جای آبادان نخواهم که به من دهند .
مَلِک اگر بر من همیرحمت کند ، از مملکت خویش دهی ویران به من دهد ،
تا من آن ده آبادان کنم و آنجا بنشینم .
ملک فرمود که چندان ده ویران که خواهد ، وی را دهند .
اندر همۀ مملکت پادشاه بگردیدند،دهی ویران نیافتند . باز آمدند و خبر دادند
که اندر همۀ مملکت ده ویرانی به دست نمیآید .
وزیر، مَلِک را گفت : ای خداوند من ! من خود میدانستم که در عمل و تصرّف
من ویرانه نیست . اما این ولایت را که از من بازگرفتی بدان کس ده ، که اگر
وقتی از او بازخواهی ، همچنان به تو بازسپارد که من سپردم .
چون این سخن معلوم شد از آن وزیر معزول عذرها خواست و وی را خلعت
فرستاد و وزارت به وی باز داد .
(منبع: فارسی ششم ابتدایی ،۱۳۳۷شمسی)
گفتم: این مَثَل را بدان منظور آوردی که بگویی همۀ مسئولان و وزرای ما
همچون آن وزیر معزول هستند؟
گفت:نه! بر عکس! این مَثَل را بدان آوردم تا مسئولان بالای کشور وقتی
مدیریت کشور را به جانشین خود میسپارند،دقّت کنند حدّ اقل یک دهِ
آباد یا یک نهاد سالم باقی گذارند که اگر خود مدیر آنجا شدند،راحت
بتوانند آن را اداره کنند!
گفتم:باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی مطهر
دانلود رایگان کتابها و دیگر آثار این قلم در کانال گزینگویههای مطهر
https://t.me/nedayemotahar