قدرت واقعی۱

بسم الله الرحمن الرحیم
قدرت واقعی ۱
یکی از راز های مهم رشد انسان، در توانائی های او، نهفته است.
می توان گفت: رشد انسان، ملازم توانائی اوست.
یعنی بدون توان و قدرت لازم، رشد میسر نیست.
اما بحدی گستره رشد و قدرت، زیاد است؛ که گاهی یک مصداق آن، بحدی مهم است؛ که گویا عدم ان، به هلاکت انسان می رسد! بنابراین، آن را تمام وجود خود، می داند. شاید بر اساس این واقعیت، غرور و تکبر، ایجاد می شود.
اما فارغ از نسبیت موضوع و اوهام و خیال بعض، به واقع امر توجه کنیم.
در تحلیل آن موارد ومصادیق از وجود انحائ قدرت و رشد، به وضوح می نگریم؛ که فرمانروایی، کثرت مال و درم و دینار، صحت و تعقل و اندیشه، منصب و موقعیت و…. هرکدام از مظاهر قدرت و توانایی، محسوب می شوند.
تامل کنید؛ در عنوان قدرت واقعی، که در مطلع کلام، بیان شد.
بنابراین، بعض موارد مذکور، برای بعض افراد، قدرت واقعی، محسوب نمی شود.
حتی در علم و فرمانروایی، ممکن است؛ به حدی برسیم، که فاقداهمیت باشد.
یعنی شخص، دارای علم باشد؛ به ان عمل نکند.
در مورد فرمانروایی، ممکن است؛ هیچگونه متابعتی نباشد. بنابراین، تاثیری ندارد.
کلام مملو از نور وحیانی امام المتقین، حضرت علی علیه السلام، مبین این مطلب است:
لا رای لمن لا یطاع
عقل نیست، برای کسی که از او اطاعت نشود.
درباره خیلی از موارد و مصادیق قدرت و توانایی، این واقعیت وجود دارد. یعنی، فقدان ان با وجود ان یکسان است.
به تعبیر خیلی واضح، برای نهادن چه سنگ باشد، چه طلا!
بنابراین، توجه به این مطلب، بسیار مهم است.
با توجه به مباحث قبل، بازنگری در افکار خود، لازم است.
آیا ما مبتلا به توهم یا خیال و سبکسری مرتبط هستیم؟!
یعنی می توان با تامل به وجود خیال و وهم در خود به تبعات آن التفات یابیم.
بسیار از ناهنجاری های رفتاری، به این موضوع، مرتبط است.
حتی برای شناخت افراد، از این طریق، می توان استفاده کرد.
بنابراین این موضوع، اهمیت زیاد دارد.
در محیط زندگی ودر جامعه یا گروههای متفاوت، وجود بعض این معضلات، آسیب های خاص دارد.
اما شناخت این معضلات، اهمیت زیاد دارد.
شناخت به تنهایی کافی نیست. اما شخص یا افراد باید اطلاع یابند.
علم و دانایی به تنهایی، علاج نیست؛ اما در طریق و مسیر علاج، است.
ممکن است؛ به طرق مختلف، نسبت به و جود یک معضل، آگاه باشیم؛ اما هیچ قدرت و توانایی در علاج ان نباشد.
بنابراین، عوامل مختلف برای عبور از موانع لازم است.
همچنان که تعدد علل مختلف، موجب ایجاد بعض توهمات است، در انتفائ ان،وجود شرایط متعدد، ملازم آن است.
اما پیشقراول مواجهه و ستیز با آن به اشراف تعقل است. یعنی باید بداند و به علم برسد.
بنابراین چگونه باید به قدرت واقعی دست یابیم؟
در ادامه بحث، انشاالله، توضیح داده خواهدشد.
کاظم محمدی آرند