معنی ومفهوم صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
معنی و مفهوم صبر
قسمت دهم
…. در مواردی زیاد، گریزی از آن نیست.
اساس زندگی انسان، مبتنی بر این قسم است.
بسیار از روند حیات انسان، بر اساس لزوم گذر از یک بازه از زمان و یا طی دالان مخوف و نفس گیر لحظات و آنات تکرار نفس هاست.
البته بعض آن را گوارا کنند و به آن نحو، سپری شود؛ که در زندان، بیداد فقر، شرایط صعب و دشوار شعب ابیطالب که سنگ برشکم می بستند و… جلوه هایی از حلو عرفان و بازتاب انعکاس نور فطرت است.
با این مقدمات، تامل کنیم که ادبار از رویه ملازم و مرتبط با آن، اسباب خفت و خواری انسان تبع خود دارد.
در مواردی از این قسم، تکوینی است وبحسب آفرینش انسان، مستمراست و در مواردی هم می توان از حرکت، توقیف کرد. مانندکسانی که خود یا دیگران را روانه جهنم یا بهشت کنند. در مورد بهشت، خوف زیاد؛سبب وقوف در مواردی خاص، که در جریان طبیعی نیست. مانند سخن آن طبیب، که هنگام دیدن بیمار، گفت: بایدبشر حافی ویا از قدیسان مسیح، باشد.
درحالیکه بشرحافی بود؛ و او نمی دانست. از خوف خدای متعال، کبد در جسم او، تاب نیاورده بود؛ و وقوف حیات، موجب شد. اما در فقدان تقدم و تاخر وفات حتم، یک لحظه زیادت و نقصان نیست. لیکن محتمل است؛ به اسباب عدیده، معلق باشد. مورد مثال بشر حافی، ممکن است؛ به آن جهت باشد. اما بدون ریب و تردید، عوامل مختلف چون شدت خوف، اندوه و حتی سرمستی و بدمستی و خوشی زیاد هم آثار خود، دارد.
در موارد تدریجی، این مطلب به نحو محسوس برای عقلا، وجود دارد. ماننداستعمال مواد مخدر ویاسموم و استنشاق گازهای خاص و حتی در ساحت عمل، ارتکاب رفتارهای خاص، نتایج خاص دارد.
در مورد رفتار، نقل است؛ پیش از انکه آغا محمدخان قاجار به کیفر اهالی کرمان، اقدام کند، از عرفا، شخصی گفته بود، می نگرم؛ که بیست هزار چشم از حدقه چشم های این مردم، در آورند.بحسب آثار اعمال آنان، همان طور شد؛ که گفته بود.
بعنوان مثال به این مورد اشاره شد که فرض محال، تصور کنیم، محال نیست و واقع امر، در موارد زیاد فارغ از این مثال، وجود دارد؛ وبقول اندیشمندان:
عکس العمل اعمال به انسان برمی گردد.
بنابراین، لازم است؛ به جریان حقایق مختلف مرتبط با آثار اعمال خود، تامل کنیم؛ وبدانیم که گویا موضوع صبر، یک حیات و روح خاص دارد که قطع ان به ذبح خود، تمام می شود.اینکه عرض شد: روح، دارد، یک واقعیت است. اینگونه که بسیار موجودات، روح، دارند، بعض موضوعات نیز، وجود خاص دارند؛ که اراده تداوم آن، به جوهره امر، مرتبط هست؛ که روح، سبب آن است؛ بنابراین می توان گفت: قائم به نفس ویا روح است.
آنچه گفته شد؛ مواردی از مطالب مرتبط با انچه در صبر گریزی از آن نیست. در سایر موارد، انشاالله توضیح لازم است…
کاظم محمدی آرند