معنی ومفهوم صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
معنی ومفهوم صبر۱۶
قسمت شانزدهم
…. چترحفاظ انسان، تمسک به صبر، درخلاف مورد آن نیست. ما در بدترین حالت زندگی انسان، جلوه های صبر و تحمل و استقامت در گناه، را می نگریم. همچنان که طریق حق، مرارت ها دارد، مسیر گناه و ظلم، تلخی ها و دشواری های زیاد دارد. در مثال می توان گفت: برای سلامت وبهداشت، اصول طاقت فرسایی، وجود دارد. هرگونه افراط و تفریط، عواقب خاص خود، دارد. اما در حالت بیماری، بی مبالاتی سبب نقصان شدت و دشواری موضع درد، نیست. در بحث امنیت طریق سعادت وکمال انسان، این واقعیت، وجود دارد.در مسیر مستقیم، مصائب و گرفتاری های زیاد و در مسیرهای نادرست، آسیب ها، بیشتر است؛ اما در اغفال سرخوشی، دیده نمی شود. اکنون به مطلب قبل، بنگریم که گفتیم: بدترین حالت زندگی انسان، جلوه های صبر و تحمل و استقامت در گناه، هست. در قسمت های قبل، به صبرواستقامت یاران معاویه، اشاره داشتیم. آنان در مسیر گناه، قرص و محکم بودند. امام علی (ع)، در مذمت یاران خود، آرزو داشت؛ هر ده یار از افراد همراه خود، با یک نفر از رقیب، جایگزین کند… أَیُّهَا الْقَوْمُ الشَّاهِدَهُ أَبْدَانُهُمْ، الْغَائِبَهُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ، الْمُخْتَلِفَهُ أَهْوَاؤُهُمْ، الْمُبْتَلَى بِهِمْ أُمَرَاؤُهُمْ. صَاحِبُکُمْ یُطِیعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ، وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّامِ یَعْصِی اللَّهَ وَ هُمْ یُطِیعُونَهُ. لَوَدِدْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ مُعَاوِیَهَ صَارَفَنِی بِکُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهَمِ، فَأَخَذَ مِنِّی عَشَرَهَ مِنْکُمْ وَ أَعْطَانِی رَجُلًا مِنْهُمْ. (نهج البلاغه) ای گروهی که ظاهر جسمانی دارید وفاقد اندیشه وخرد،هستید و در میل و هدف، بسیار مختلف هستید. فرمانروایان به شما، گرفتار هستند. فرمانروای شما، خدا را اطاعت کندوشما او را عصیان کنید. فرمانروای شام، خدا را عصیان کند و پیروان، او را اطاعت کنند. دوست دارم، بسان صراف و داد و ستد در درم و دینار بامعاویه هر ده نفر از شما را با یک نفر از آنان معاوضه کنم. … تبعات و آثار سماجت در این رویه، به غایت ذلت و سرافنکدگی است. در این رویه، حالت جنون، عارض می شود. مصداق و مورد زیاد، در گستره زندگی انسان ها، وجود دارد؛ که تجربه افراد، در ابعاد مختلف، بیانگر آن است. گمان نشود، که این معضل مختص به افراد خاص یا مثلا فاقد عقل و تدبیراست. بسیار افراد از خواص، مبتلا شده اند. ابتلا خواص، مهلک و تبعات ویرانگر، دارد. گاه بعض در التهاب عطش کشنده میل به ریاست، کرسی های فرمانروایی، دینار و زخارف دنیا، عشق و شهوات بنیان برانداز و…. حرث و نسل از میان برده اند، خانواده ها و ایل و تبار و افراد ضایع کرده اند. گاه هزاران انسان را به کام عطش خود در ذلت و درماندگی، قرار داده اند و…. ایا تاریخ، مملو از این جنایت ها، نیست؟ شگفتا، که خوش رقصی بعض، در جای خود از منظر اهل دل، آشکار است؛ و گاه چاره و گریزی از آن نیست. بنابراین، زمان می گذرد؛ وتاریخ همچنان در جولان نبرد نمایش افراد، جلوه های گوناگون دارد…. کاظم محمدی