معنی و مفهوم صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
معنی ومفهوم صبر
قسمت نهم
…. ما می توانیم به نحو خاص، ارتباط وعلقه، بین این دو گروه ایجاد کنیم.
هرچند، لفظ ایجاد، موضوعیت ندارد، بلکه مراد، استنباط و ادراک معنی با توجه به عدم همگرایی در جهت است.
البته جهت تا آن حد، که خلاف غایت، نیست؛ معرف همگرایی است.
فی المثل در حاجت انسان به امور مرتبط با تعیش دنیوی، خلاف در وحدت امر، فارغ از کم و کیف، نیست.
اما به موضوع با حفظ سیاق در وحدت مطلوب متعلق آن، توجه کنیم.
به همان مثال، بپردازیم:
یعنی دو گروه متخاصم، که جماعتی پیرو امام علی علیه السلام و گروهی تبعیت از معاویه، داشتند.
این دو گروه، هر دو مسلمان بودند.
هدف هردو، بر محور رضای خدا، بود. یعنی؛ دو گروه بر مبنای فکری خود، تصور به صلاح و سدادخود، دارند.
اما وضعیت، بگونه ای است؛ که استقامت تابعین معاویه، بیشتر است، تا آن حد که، امام المتقین،حضرت علی( علیه السلام)، ارزوی معامله با معاویه، داشتند؛ تا اینکه ده یار خود، با یک تابع معاویه، مبادله کنند.
واقعیت امر، این است؛ که در این مثال، هدف، غائی نیست. یعنی جنگ فی نفسه بعنوان یک هدف ابتدایی، محسوب می شود؛ وحتی جهاد اصغر،است. جهاد اکبر، همان جهاد با نفس است.
اما چرا با وجود اینکه امام معصوم علیه السلام، بعنوان فرمانده جماعت همراه اوست؛ ثبات قدم، ندارند؛ و استقامت لازم، نیست.
برای پاسخ به این سوال، بایدگفت: در بحث استقامت، شرایط متعدد، وجود دارد؛ که دستیابی به بعض امور، مستلزم وجود آن شرایط است. مانندتفوق و پیروزی در جنگ احد که نافرمانی گروهی در یک موقعیت خاص سبب شد که کفار بتواننددرمقابل لشکر پیامبر (ص) به موفقیت هایی، دست یابند و عده ای از همراهان پیامبر(ص)، فرار کنند. البته نهایت مخاصمه به شکست کفار، منتهی شد.
بنابراین فرق نمی کندکه راهرو طریق کیست. اینکه شرایط مقتضی ولازم نباشد، استقامت به جایی نرسد.
در بحث تقابل دو گروه، اصحاب امام علی (علیه السلام) ویاران معاویه هم، صدق می کند.
در این دو مورد، یک نکته قابل توجه، وجود دارد؛ که مخل استقامت، فقدان اخلاص و خلوص لازم، است.
در سوگند شیطان هم، به این مورد، اشاره شده است:
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغۡوِیَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ ۸۲
إِلَّا عِبَادَکَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِینَ۸۳
شیطان گفت: به عزت تو قسم که همه بندگانت، جز آنان که مخلص برای تو هستند، گمراه می کنم،
یعنی اخلاص، مانع از تسلط شیطان برانسان می شود؛ ولذا تحلیل استقامت، با وجود اخلاص، ممکن نیست.
موضوع در مورد وجود اخلاص نیز، قابل تحلیل است. در جبهه حق نهضت عاشورا، به حد تمام، اخلاص بود و نتیجه به وفق مراد گروه مخالف امام معصوم (علیه السلام) منجرشد.
ذراین مورد، علی الظاهر، پیروز میدان جنگ، گروه مقابل امام حسین علیه السلام بود. اما در این قیام، میدان جنگ، وسعت زیاد داشت. واقع امر، طریق امام علیه السلام، غالب بود. یعنی خون بر شمشیر، پیروز است.
مزید بر آن، شرایط استقامت، به لحاظ امکانات و تعداد افراد، یکسان، نبود.
هرچند با وحود این شرایط، اقدام به جنگ عاقلانه نیست، اما چه جای ایراد، که در ظلم یزید، موازنه، مهم نیست و امام معصوم علیه السلام، ناگزیر، بودند.
بهرحال، بحث عنوان صبر و استقامت، در مواردی ممکن است و گاهی طاقت انسان، طاق کند؛ وگاهی، ممکن نیست….
کاظم محمدی آرند