معنی و مفهوم صبر(۱۳)
بسم الله الرحمن الرحیم
معنی ومفهوم صبر
قسمت سیزدهم
… بنا به انچه در مورد صبر و استقامت، گفته شد؛ موضوع عنوان دشوار بودن صبر، در مواردی که طاقت انسان، طاق شود و اشاره به فاستقم کما امرت؛ که حتی سبب پیر شدن پیامبر ص، شد، مهم است. موارد مثال زیادست؛ وگفته انددرباره پادشاهی که پیشنهاد وزارت به دانشمندی داشت. اما او نپذیرفت. اصرار کرد و فایده ای نداشت. دانشمند برای اینکه اصرار تمام شود، مهاجرت کرد، اما همچنان، پادشاه به رای خود، بود. یکی از درباریان به او گفت: وی را به پذیرفتن وزارت یا مصاحبت با جاهل، مخیرکند. اما دانشمند، بیش از سه روز تحمل و استقامت و صبر به ماندن در رکاب جاهل نداشت. با پای خود به وزارت آمدند. بنابراین مواردی برای افراد مختلف، وجود دارد؛ که امکان صبر به انجام آن، ترک آن، پذیرش آن، نپذیرفتن آن و…. نیست. حال که این واقعیت، بیان شد، به موضوع لزوم استعانت به صبر، توجه کنید؛ که خدای متعال تاکیدزیادنسبت به آن دارد. حتی صراحت قران کریم در سوره مبارکه عصر، انسان را توصیه اکید به صبر، دارد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده و مهربان وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل] (۱) إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ که واقعا انسان در خسران وزیان است (۲) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾ مگر کسانى که به ایمان دست یابند و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده اند (۳) اکنون به موضوع اینکه تمام انسان هایی که فاقد صبر و تحمل هستند، در خسران و زیان هستند و هدف قرب به خدا وکمال انسان بنگرید. این دو مطلب، مفارق هستند. اما ملازم و پا به پای هم، هستند. یعنی هدف بعنوان خاص صبر و تحمل، نیست؛ اما بدون آن، کمال و رستگاری، برای انسان، بی معناست. لازم است، برای فهم بیشتر، به ابعاد آن، توجه کنیم که؛ بحث لزوم صبر در مواردی خاص، برای هرشخص، در یک حد و مرتبت نیست. موضوع «فاستقم کما امرت» به عنوان خاص در حیطه تحمل و استقامت در ساحت مرتبط با امر تبلیغ دین ویا موارد خاص است. توضیح بیشتر، درباره خویشتن داری و صبر در ارتکاب گناه، برای معصومین علیهم السلام و یا افراد تالی تلو انان و سایر افراد، یکسان نیست. تصور شخص، به خوردن نجاست، تا حدی بعید است و بعضا به فکر خود، رسوخ نکند. درباره انجام گناه، اینگونه است، که معصومین علیهم السلام، و افراد پاک سیرت به آن، فکر هم نکنند. بنابراین موضوع صبر، در این موارد، برای عده ای منتفی است. بنابراین قیاس مواردصبر، برای افراد، در مواردی، خطاست. دربعض موارد، یکسان است. مانندتحمل در انجام تکالیف الهی اعم از جهاد، صوم و صلاه و…. که شرایط یکسان، وجود دارد. تا حدی، گمان به مفایرت نوع صبر موجب طاق شدن طاقت عموم مردم و خواص، آشکار است. جام زهر امثال رستم دستان و چنته بی مقدار آمال خیال واهی افراد نادان، که بسان نم باران برای مور، چون دریاست و مسبب هزار قتل و درماندگی و جنایت و غارت هاست، آشکارست. بنابراین اتزعم انک جرم صغیر حقیقت در آن است؛ که گاه خود را حقیر، می دانیم و تبع آن صبر و استقامت، نیست وبعکس در علم به وجود خود، آفاق دنیا، می نگریم و در بسیار موارد، صبر و خویشتن داری، ملازم فکر و جوهر وجودانسان خواهدشد… کاظم محمدی آرند