معنی و مفهوم صبر

بسم الله الرحمن الرحیم
معنی و مفهوم صبر۱۷
قسمت هفدهم
زمان، همچنان مثل برق، می گذرد. بی رحم ترین موجود، در عدم دلواپسی و نگاه به پشت سر، هست. به قول استادسخن، جناب فردوسی: جوانی، من از کودکی دارم به یاد؛ یعنی چون خواب تمام شد.
زبان خود، می داند. گریزی از آن نیست.
به تعبیر تمثیل، باید گفت؛ ما باید دنبال چاره و علاج باشیم.
مدعی پیامبری، که در اعجاز، خواستندکه درخت نزد خود، بیاورد. فریادزد، بیا نزدما، اما نیامد. گفت: پیامبران، تواضع دارند. او نیامد، ما برویم.
پس به زمان بنگریم؛ که وقفه ای در کار او نیست. اما بازتاب اعمال ما، آن را به متابعت، وادار کند.
خیلی در امر خود، مانده ای؟ نمی دانی چکار باید، کنی! مدتهاست که سر در لاک خود، داری؟ گرفتار شهوت و یا دنیایی از معاشقه هستی؟ خدایی برای خود، به جای معبود بی همتا، قرار داده ای؟… درد تو، هرچه هست، زمان به انجام وفرجام، رساند.
اما، انصاف نیست. ما با سایر موجودات فرق داریم.
عقاب و شاهین وسیمرغ وهر پرنده بلندپرواز، نبودیم؛ اما به نعمت عقل، تمام پرندگان، در سبقت پرواز، از انسان بازمانده اند.
توان رفتن، به اعماق زمین، نیست؛ امابا ابزار فکر و خرد انسان، چندهزار متر، زیر زمین درنوردد؛ و از معادن ونفت وگاز و… استفاده کند.
رویت و نگریستن به بعض ذرات، ممکن نیست و افاق وکرانه های آسمان نیز در ورای توان نگریستن بود؛ میکروسکوپ ها، تلسکوپ ها و تحلیل عقلی انسان به آن، دست یافت.
انسان یافت؛ که حتی ژن، در دی ان ای، اطلاع رسانی دارد.
راز بسیار از ناگفته ها دریافت.
و….
اما تمام ناشدنی است. هنوز، در اول راه هست.
از غار در امدن و پای در دشت و حرکت باابزار صنعت ومعالجه از راه دور و شکاف هسته ای و بمب اتم و… کار به فرجام، نرساند. اینک، مجال وقفه، نیست.
جای بلوط و جو و گندم و محصول طبیعت بکر، هزار تتور از پیوند های بسیار درهم پیچیده عناصر ومولکول های مواد در ترکیب غذایی، از ماحصل تنوع غذایی، به همت تکنولوژی و علم و… مامن ارام برای وقوف و صبر نیست.
صبر برای وقوف در دنیانیست؛بلکه برای ماندن در دنیاست. در دنیایی امر به قرار و وقوف است؛ که به عنوان محل ابتلاست.
ای خاک باد و به ذلت مبتلا و کوفت باشد آن بدمستی و غرش نادانی و جهل، که اسباب وهن به جوهره انسانیت است.
ایا غروربه دنیا و تمسک به پستی و بلندی آن، زیاد و نقصان آن، تاریک و آشکار و جبلات و قلل حباب آن، تفاخر و دستمایه لهو و ابتهال و سرور و غفلت انسان، توجیه دارد؟
بایدگفت: ریشه در صبر و رضایت و تمکین به دنیاست.
بنابراین معنی صبر، واضح است. اینجا همان معنی صبر اصحاب معاویه و امثالهم در طریق هوای نفس است؛ وصبر واقعی، همان تعریف قبل است؛ که بیان شد:
صبر، یک شآن و مرتبت والاست؛ که بخلاف تصور وقفه و ایستایی، حرکت انسان به هدف الهی را، زیاد می کند.
«یعنی رسیدن به کشف و شهود وکنه طریق وصال به هدف است.»….
کاظم محمدی آرند