یادداشت های دکتر رقیه پناهی در وصف و حال زنده یاد دکتر سید کریم افشین :
به نقل از پایگاه خبری تحلیلی گیلو نیوز :
پرنده ای از بستان سادات رضا توفیق بی خداحافظی پر کشید
توان نوشتن که ندارم ،یعنی تمرکز نوشتن ندارم .
دکتر افشین فرای قرابت خانوادگی ،هم طایفه فکری ام بود .
متین بود و آداب دان ،صبور و خندان ،مودب و بزرگ منش،
رفیق بود و عزیز.
صبح مشغول نوشتن متنی از گابریل گارسیا مارکز بودم که دکتر حسینی تماس گرفتند میخواستم تمرکز نوشتنم مختل نشود ،پاسخ ندادم که پس از اتمام نگاشتن به ایشان زنگ بزنم اما پیام ایشان را بلافاصله دریافت کردم ” دکتر افشین چه خبر .”
فهمیدم قرار است میزبان اتفاقات تلخ باشیم چندین بار شماره دکتر افشین را گرفتم و بی پاسخ ….
ده ها نفر از همکاران تماس گرفتند و سراغ ایشان را گرفتند و من بی خبر و پریشان .
بلافاصله به بیمارستان امام سجاد رفتم و اورژانس را گشتم خبری نبود که نبود مغزم برای هیچ کاری یاری ام نمیکرد،نه نام کسی را به خاطر می آوردم و نه میدانستم چه کنم .در این فاصله و حین رانندگی و سرگشتگی دوستان دیگرم را میدیدم که وضعیت مشابه من دارند .
بالاخره خودم را به منزلی رساندم که صدای فریاد و فغان گوش فلک را کر کرده بود ، گمانهای لعنتی و سمی با نیشخندشان سر تایید نشان دادند که سید کریمی وجود ندارد .
چشمم به فرخنده و فرزانه افتاد دنیا پیش دیدگانم سیاه شد ،الهی هیچ کدامتان این لحظات را تجربه نکنید .لعنت به روزگار بی وفا که دلش آمد شیوا و صهبای ما را یتیم کند .
نمیدانم حکمت خدا چه بود که دل زخمی فرخنده عزیزم که هنوز پس از سالها مرگ پدرش ترمیم نشده بود دوباره زخمی کرد .
نمیدانم در بهتم هنوز .بهت شگفت انگیز .
با این گیجی و مدهوشی و بیهوشی نوشتن عاقلانه نیست اما نگران بودم برای تشکر دیر شود تشکر از همه دوستان و همکاران عزیزی که دیروز در مراسم تشییع دکتر افشین عزیز سنگ تمام گذاشتند ،همکاران دانشگاه علوم پزشکی ،نظام پزشکی استان و شهرستانها دست یکایک شما را میبوسیم و رد قدمهایتان را بر دیدگانمان یادگار میگذاریم که نشان داده باشیم حضور ارزشمند شما تسکین بود .باشد که در مجالس شادیتان گلباران کنیم .
هیچ راهی جز فرود آوردن سر تعظیم در برابر حکمت پروردگار وجود ندارد ،از خداوند برای خانواده دکتر افشین بخصوص خواهران دلسوخته ایشان و همسر و دختران معصومش صبر و آرامش بخواهید و بخواهیم