دسته‌بندی نشدهفرهگی هنری واجتماعی

‍ سفرنامه آناتولی(روز سیزدهم. پنبه قلعه)

بر بالای یک بلندی مشرف به دشت، بقایای یک شهرباستانی بزرگ وجود دارد که به خاطر رنگ سفید ناشی از رسوبات چشمه های آب گرم آن به پاموکاله (پنبه قلعه) معروف شده است.
واژه” پاموکاله” یک ترکیب با ریشه فارسی به معنی “پنبه قلعه ” است.
از ۲۷۰۰ سال پیش این محل به خاطر وجود چشمه های عجیب و غاری که گاز های سمی از آن خارج می شده، بین مردم بومی آناتولی به عنوان قلمرو خدایان شناخته می شده است.
جانشینان اسکندر و رومیان خدایان خود را جایگزین خدایان مردم آناتولی کردند و به این شهرهریاپولیس ( به معنی شهر مقدس) می گفتند.

آنها در محل خروج گازهای سمی، معبدی برای خدای مرگ (پلوتو) ساختند. مردم حیواناتی را از کاهنان معبد می خریدند تا آن را برای خدای جهان زیر زمینی قربانی کنند. حیوانات قربانی با نزدیک شدن به دهانه غار در اثر گازهای سمی می مردند و کاهنان معبد آن را معجزه پلوتو می نامیدند. شهرت و درآمد معبد هر روز بیشتر و بیشتر می شد.

با ظهور مسیحیت، یکی از حواریون به نام فیلیپ برای ترویج دین به هریاپولیس آمد و رومیان که آیین جدید را مزاحم خود می دانستند او را در همین شهر به صورت وارونه به صلیب کشیدند.
حدود سیصد سال طول کشید تا مسیحیت کم کم همه گیر شد و به دین رسمی روم تبدیل شد ولی بازار دین فروشی همچنان گرم بود.
رومیان این بار بر سر قبر “فیلیپ رسول” گنبد و بارگاه ساختند و اسقف ها به نمایندگی از خدا به زائران آمرزش نامه و … می فروختند و…

بعد از دیدن آثار تاریخی نوبت به دیدن جاذبه مشهور پاموکاله، یعنی چشمه های پلکانی آب گرم شد که داخل همان محوطه تاریخی قرار دارد.
از دوران باستان، چشمه های پاموکاله به داشتن خواص درمانی مشهور بوده و هست.
حوضچه آب گرمی از قدیم در پاموکاله وجود داشته که به استخر آنتیک مشهور است و گردشگران می توانند با پرداخت وجه اضافه ای در آب آن شنا کنند.

قبلا شبیه همین چشمه ها ی پلکانی را در ایران در باداب سورت دیده بودم. با دیدن آن همه گردشگر خارجی در پاموکاله و مقایسه آن با باداب سورت، مثل همیشه به حال صنعت گردشگری ایران تاسف خوردم.
توقف بعدی در نزدیکی پاموکاله، درغار زیر زمینی کاکلیک بود که یک چشمه معدنی در داخل آن جریان دارد و به آن پاموکاله زیرزمینی هم می گویند ولی برعکس پاموکاله شلوغ و مشهور نیست.

بعد از دیدن چشمه زیر زمینی، به سمت آنکارا حرکت کردیم.

ترکیه منابع نفت و گاز ندارد ولی چیزی که در راه ها و شهرهای مختلف جلب توجه می کرد استفاده از همه منابع دیگر انرژی مثل توربین های بادی وو آبی و مناطق وسیع پوشیده از صفحات خورشیدی بود.

مشهور است که ملانصرالدین در قرن سیزدهم میلادی در ترکیه کنونی زندگی می کرده است و در این کشور به خواجه نصرالدین ( nasrettin hoca ) شناخته می شود. او چهره مشهوری در بخش بزرگی از جهان از چین تا کشورهای عربی و اروپایی است و دوست داشتم در مسیر تا شهر بعدی خانه ی منتسب به ملا نصرالدین را در روستایی به نام او در منطقه sivrihisar یا آرامگاه او را در آک شهیر (akşehir) ببینم ولی با تاریکی هوا فرصت نشد و شب به پایتخت ترکیه یعنی آنکارا رسیدیم.

دکتر سید میثم شفیعی مطهر

سفرنامه را به صورت تصویری هم می توانید در هایلایت آناتولی در اینستاگرام من دنبال کنید.
https://instagram.com/shafiei_motahar

سایت خبری دنانیوز را دنبال کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا