امتحان الهی
بسم الله الرحمن الرحیم
امتحان الهی
ـ أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یفْتَنُونَ:
عنکبوت/۱
آیا مردم پنداشته اند که با گفتن این که ایمان آوردیم رها می شوند و هرگز مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟
دراین مجال، بحث امتحان الهی، مورد توجه قرار دهیم؛ که بسان موضوع تنفس، نبض و جایگاه بعض غدد واعضائ بدن ، از حیث اهمیت و ملازمه آن،توام وممزوج با حیات انسان است.
بطور کلی موضوع امتحان ومعنای آن، بحسب عرف، با مسامحه معلوم است و کنه و دقایق آن برای همه افراد، قابل ادراک نیست.
فی المثل، اقدام به امتحان، به اهداف و طرق متعدد، بمعنی مطلوب ممتحن و بازتاب آن، فرع بحساب آید، برای شخص مورد امتحان است.
البته دربعض موارد ، هدف غیری است؛ یعنی ممتحن، بعنوان ابزار است و با واسطه، مطلوب این موضوع مورد توجه و خواست جامعه یا افراد خاص است؛ که ممکن است بواسطه امتحان، شخص امتحان شده، سود یا ضرر کند.
دقت عقلی بیان موضوع،چون آب دریا به اندک لازم از آن و به اجمال مذکور، اکتفا می کنیم.
اما از دیدگاه دین، به بحث بنگریم؛ که امتحان و ابتلا، تمام زندگی انسان را تحت اشراف خود دارد. در هیچ زمان یا مکان و موضوعی، ردپای آن از افق تحلیل عقل، خارج نیست. یعنی عنصر لازم هر ترکیب، در مسیر حیات انسان است. شایدتعجب کنید، اما واقعیت دارد؛ که نمی توان به فقد و عدم ملازمت آن، با هر طریق وحرکتی از سیر زندگی افراد، حکم کنیم.
این واقعیت بحسب ادراک معنای امتحان الهی است.
اما توضیح وتامل افزون، لازم است.
دربحث امتحان الهی، گاه امت ها یا اشخاص وپیامبران، موردامتحان هستند وگستره موارد وموضوع امتحان، به افاق دنیا ومافیهاست:
فقروغنی، هجران و فراق، وفات و زادونقصان وتولد و برکت والفت وجنگ وبیماری و مرگ و درد وهزار نحوخاص از تدابیر شگفت وافسون وسحر و اعجاز و رکوب و قعود وشیطان و هوای نفس و جبلات احساس و شهوت و خصوص زن وغلمان وکنیز و هیبت وهیات اشیائ و حلو خوراک و اسباب مستی وتهییج و مظهر رعب و…. که بسیار است.
تامل به تعابیرکلام حق، در موارد ذیل، تاییدومبین مطالب مذکور است؛
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکمْ وَ أَوْلادُکمْ فِتْنَهٌ»
(انفال/۲۸)
بدانید؛ اموال و فرزندان شما، امتحان هستند.
«لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوالِکمْ وَ أَنْفُسِکمْ»
(ال عمران/۱۸۶)
قطعادر اموال و جان هایتان، در امتحان هستید.
وخواب پیامبر ص، امتحان و آزمایش است؛
وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلاَّ فِتْنَهً لِلنَّاسِ؛
(اسرا/۶۰)
خوابی که به تو نشان دادیم، امتحان برای مردم هست.
لَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْمْوَا َلِ وَ الاْنفُسِ وَ الثَّمَرَ اَتِ وَ بَشِّرِ الصَّـَبِرِین؛َ
(بقره/۱۵۵)
قطعاً شما را به نوعی از ترس، گرسنگی و نقصان در اموال و جانها و محصولات امتحان می کنیم و بشارت برای صابران است.
“نبلوکم بالشر و الخیر فتنهً؛
(انبیائ/۳۵)
قطعا شما را به شر وخیر موجب امتحان، ابتلا می کنیم.
بااین توصیف، امتحان پیامبران و کفار باعث تردیدواعجاب نیست.
با این افق و گستره بحث، تبیین دو موضوع، ضرورت دارد.
اول به امتحان ودلیل آن، بپردازیم.
دوم اینکه چرا برای پیامبران و کفار، امتحان هست؟
پاسخ به سوال اول؛ باتوجه به بنیان فکری وافق نگاه بحث، امتحان الهی بمعنی طریق برای کمال انسان است. یعنی خداوند متعال برای کمال انسان، موارد عدیده ومختلف مذکور قرار می دهد؛و هرکدام به نسبت وشرایط افراد است. وضوح دلیل آن، بحسب معناست که برای تکامل انسان لازم است والبته حکمت های متعدد دارد.
و پاسخ به سوال دوم؛ لزوم امتحان برای پیامبران بیش از سایرافراد است. البته می توان گفت که مرتبه و سطح ان از حد و طاقت عام افزون است.
اکنون به موضوع امتحان برای کفار بنگریم.
لزوم امتحان برای کفار تا اینکه به کمال خود، دست یابند، بسان سایر بندگان خداست که طریق آن در مواردی تفاوت دارد.
بعض امتحان وابتلا چون سیل و زلزله، بلیات عام البلوی و…. یکسان است وبعض موارد هم خاص هر فرد است.
واضح است، باتوجه به شرایط تکلیف؛ یعنی: عقل، بلوغ، قدرت واستطاعت ؛ کفار فاقد لزوم شرایط امتحان نیستند. یعنی نقطه های عطف تحول فکری هر کفر وگبر وترسایی ، امتحان است.
اکنون به آیه درمطلع کلام تامل کنید.
ایا مردم بگویندما ایمان اورده ایم، کافی هست وخدای به امتحان اقدام نکند؟
بسان طفل یا کودک ومریض که دارو به مذاق خود تلخ داندوبه دروغ اظهار کندکه خورده ام وطبیب و دلسوز او نپذیرد وسعی واهتمام به شفای او دارند.
بنابراین لازم است، که بزنگاه هایی به عنوان امتحان، باشد؛ تا اینکه افراد، درمسیر کمال، رشدکنند. یا آنان که به خیال خود، در طریق کمال قرار دارند، بیدار شوند. وکفار نیز، به راه انسانیت، بازآیند.
والسلام علیکم و رحمه الله
کاظم محمدی آرند