مباحث اسلام شناسی

بسم الله الرحمن الرحیم
مباحث اسلام شناسی
خود را دریاب ۵
….
از قسمت قبل:«تعدد وجوه شناخت انسان، ملازم نفی بعض امور است.
یعنی انسان با وجود معاد جسمانی، منفک از خاک است….»
اما این چیست در دیده؛ که از دیده برون می نگرد و امثال این فریادهای اعجاب از شگفتی های انسان، در مقام خاک شدن جسم انسان و بحث اینکه؛ انسان، موجودی بحد قیامت است؛ برای ابنای بشر، موجب حیرت و تحیر است. ناگفته نماند؛ که اعجاب عقول رذل، مهم نیست این جماعت تا صدسال پیش هم از بسیار اطلاعات علم و فن و نو آوری چون شناخت نوکلئوتید اسیدها و دی ان ای و… بی خبر بودند؛ بسان گله گوسفند از بسیار آدمیزاد می توان، سخن گفت. اما از خلیل الرحمن و موسای کلیم و نوح نبی و عیسای مسیح و نبی رحمت و…. راز خلقت و عظمت انسان بحد و حصر زیاد در غموض و تعجب بیان شود، لازم است؛ به آن تامل داشت! که گفتیم:
در بیان اعاظم فحول شناخت انسان ها، آمده است:
من عرف نفسه فقد عرف ربه
هرکس خودشناخت، قطعا خدای را شناخت.
اتزعم انک جرم صغیر وفیک انطوی عالم الاکبر
و بوجه رسا در شعر:
دَواؤُکَ فیکَ وَما تُبصِرُ
وَدَاؤُکَ مِنکَ وَما تَشعُرُ
أَتَزعُمُ أَنَّکَ جُرمٌ صَغیر
وَفیکَ اِنطَوى العالَمُ الأَکبَرُ
فَأَنتَ الکِتابُ المُبینُ الَّذی
بِأَحرُفِهِ یَظهَرُ المُضَمَرُ
وَما حاجَهٌ لَکَ مِن خارِجٍ
وَفِکرُکَ فیکَ وَما تُصدِرُ
….
بنابراین، انسان شناسی، بسان سنگ و خاک و عقیق و جواهر شناسی و یا تحلیل جبر و هندسه و فیزیک و ریاضیات و… نیست.
هر نابخردی هم در روند تحصیل درم و دینار ویا استیلا و تسلط بر همنوع و یا نقش خاص در ارائه فیلم و… بسان شاهزادگان و اندیشمندان و زهاد و… آراسته و خود نشان می دهد. اما پهلوانان همواره تکیه گاههای بشریت هستند. بالاخره مدتی هر انسانی در دنیا، فرصت زندگی دارد وطبق جهان بینی وفکر خود، با او در اخرت محاجه شود. اما بعض، خدای این جماعت نیستند. به قول سدید مرد راسخ و قرص و قوی طریق توحید، در مقابل ابرهه:
«انا رَبُّ الاِبل و اِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّا سَیَمْنَعُکَ؛ من صاحب این شترانم و خانه ای که تو می خواهی آن را ویران کنی، صاحبی دارد که تو را از این کار باز خواهد داشت.»
این جماعت خدای خود، دارند و اجحاف استکبار و ابرقدرت ها وصهیونیزم وکفر ولاابالی گری شیاطین نفاق و….مانع از اراده حق نیست. هرفرد نیز اینگونه هست؛ یعنی عبد و بنده و برده غیر نیست.
بنا براین جای هر بنیان فاسد از نوع ادمی، درختی بنشانید، تا هوا تازه شود.
لیکن موضوع در مقال به ساحت انسان است و لازم است به ابعاد شناخت انسان خوب تامل شود تا اینکه بنیان فساد از میان رود…
کاظم محمدی آرند