طنز سیاهنمایی ۶۱۷
#طنزسیاهنمایی. ۶۱۷
رشد دزدی از دمپایی شَفتی تا دِکَل نَفتی!!
گفت: دولت چرا چالش دزدیها و اختلاسهای بزرگ را درمان نمیکند؟
گفتم: احتمالاً دولت تلاش خود را کرده و می کند،ولی اگر از راه های عقلانی تلاش ها
هنوز به ثمر نرسیده،راه دعانویسی را هم تجربه کند!
گفت: اتّفاقاً این راه نیز تجربه شده است.
می گویند زنی پسر کوچکی داشت که زیاد دزدی میکرد .او را نزد شیخی برد.
شیخ برایش دعایی نوشت و گفت:
آن را به کتفش ببند. او دیگر هرگز دزدی نمیکند!
هنگامی که به خانه برمیگشتند، پسر در راه عقب مانده بود.
مادرش از او خواست تندتر راه برود تا به او برسد.
پسر گفت: مادر، دمپاییهای شیخ، بزرگ است. نمیتوانم با آنها راه بروم!!
حالا چون همه چیز در حال رشد و پیشرفت است،آن پسر بزرگ شده و به جای دمپایی،
دِکَل میدزدد!!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
شفیعی مطهر
(شفت: گُنده،ناهموار،ناتراشیده)